باید مکثــــ کرد , برای عــُـمقِ لحظه ها ...

باید مکثــــ کرد , برای عــُـمقِ لحظه ها ...

خدایا نمیدانی چه لذّتی دارد ,
لحظه هایی که میفهمم ,دستم را گرفته ای, تاتی تاتی قدم میبری ...

نمیدانی چه لذّتی دارد
که تو قدم هایم را یادم دهی ...

تو که خدایی نداری ...

لحظه هایه بودنتـــ را افزون کنــ برایمـــ ,
تا آخرین حدّشـــ

.
.
الهی و ربــّــی من لی غیرکــــــــ
الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا
----------------------------------------
"وان یکادالذین کفروا
لیز لقونک بابصارهم لما سمعو الذکر
ویقولون انه لمجنون ,وما هو الا ذکر للعالمین "

هو الراضــی تریـن ...


بیشتر شده 

به چشم که چه عرض کنم

به جان میبینم ...

به تمامیِ بندهای وجود حس میکنم ...

به نگاه نگاهِ باهم بودنمان لمس میکنم 

گرم تر , پخته تر و عمیق تر ...

عشــق 

جنسش عادت نیست ...

شناختَـستُ مِهری عجیب !


و انگار خدا مرا برای تو مهربان تر کرده است ...

انگار دلش نمی آمده تو را اذیت کنم و خوب ترم کرده ...

و انقدر دوووست میدارم این خوب شدن های ناخوداگاهم برای تو را ...

راضی ترینم به رضای تو ...

دعا نوشت :

خدایا ظرفِمان را از مِـهر خودت و اهلت و دوست دارانت , آنچنان پـُر کن ...

که نیازی به مــِهرِ غیر نباشد !

آمیـــن


  • میم خانومـ جان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">