باید مکثــــ کرد , برای عــُـمقِ لحظه ها ...

باید مکثــــ کرد , برای عــُـمقِ لحظه ها ...

خدایا نمیدانی چه لذّتی دارد ,
لحظه هایی که میفهمم ,دستم را گرفته ای, تاتی تاتی قدم میبری ...

نمیدانی چه لذّتی دارد
که تو قدم هایم را یادم دهی ...

تو که خدایی نداری ...

لحظه هایه بودنتـــ را افزون کنــ برایمـــ ,
تا آخرین حدّشـــ

.
.
الهی و ربــّــی من لی غیرکــــــــ
الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا
----------------------------------------
"وان یکادالذین کفروا
لیز لقونک بابصارهم لما سمعو الذکر
ویقولون انه لمجنون ,وما هو الا ذکر للعالمین "

خورشیدِ خانه ی تــو

جمعه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۳۷ ق.ظ

هو الخورشیـــد ترین

 

 

دستِ خودشان نیست ... اولین ها همیشه کمی سخت ترندُ کمی شیرین تر ...

و این اولین روزِ زن بودنِ من کنارِ توست ...

این که خانُمه خونه ی توام ...

این که تلاش می کنم به مثابه ی فاطمه باشم برای علی ...

هر چند در خیال .

که اگر روزی نبودم 

رویت بشود در غیابم بگویی :

او " خورشـــید "خانه ی منست ...

 

.

 

 

 

خاطره نوشت :

پارسال همچین روزی میگفتی سالِ دیگه این موقه روز زن رو من به شما تبریک بگم ...

و من میگفتم نمیدونم ... تا ببینیم خدا چی میخواد ! 

و انگار خدا خواست ... خیلی خواست !!!

  • میم خانومـ جان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">