باید مکثــــ کرد , برای عــُـمقِ لحظه ها ...

باید مکثــــ کرد , برای عــُـمقِ لحظه ها ...

خدایا نمیدانی چه لذّتی دارد ,
لحظه هایی که میفهمم ,دستم را گرفته ای, تاتی تاتی قدم میبری ...

نمیدانی چه لذّتی دارد
که تو قدم هایم را یادم دهی ...

تو که خدایی نداری ...

لحظه هایه بودنتـــ را افزون کنــ برایمـــ ,
تا آخرین حدّشـــ

.
.
الهی و ربــّــی من لی غیرکــــــــ
الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا
----------------------------------------
"وان یکادالذین کفروا
لیز لقونک بابصارهم لما سمعو الذکر
ویقولون انه لمجنون ,وما هو الا ذکر للعالمین "

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

باب الجواد ...

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۲ ب.ظ

خودش میدانست چقدر دلتنگ بودم ُ چقدر نیاز داشتم به دیدنش از نزدیـــک ...

چقدر نیاز داشتم به خلوت های صحن انقلابی ...

به پیاده روی ها و صحن گردی های کفش به دست ...

به زل زدن ها و اشک ریختن ها و رضا شدن ها ...

آقا را می گویم ...

علی بن موسی الرضا ....


باز هم دقیقه نودی طلبیده شدیم ...

ما دلتنگشان بودیم ُ او لطف کرد ...


خودش و خدایش خوب میدانند که من جز عاقبت به خیری هیــــــچ نمیخواهم ...

اینکه رضا , رضایم کند به رضای خدایش در هر شرایطی ...

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

فردا صب ساعت 6 صب با مدرسه میریم مشهد ...  :)



  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۵۲
  • میم خانومـ جان

بسم الله ...

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۰۱ ق.ظ

میدونی , خیلی وقتا انقد درگیره این میشی که چه جوری شروع کنی , الکی هی عقب میندازی کارتو ...

درصورتی که باید دلُ به دریــا زد ...

وقتی شرو میکنی , نیروی خودِ دریا میکِشونتت ....

حالا جریانِ ماست و این وبلاگ جدیـــد ...


یا علی ...

بسم اللــــه ...



  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۰۱
  • میم خانومـ جان