هر چِ تو آبی تری ... حسِ پروازم عمیق ترست
- ۰ نظر
- ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۷
هو الراضــی تریـن ...
بیشتر شده
به چشم که چه عرض کنم
به جان میبینم ...
به تمامیِ بندهای وجود حس میکنم ...
به نگاه نگاهِ باهم بودنمان لمس میکنم
گرم تر , پخته تر و عمیق تر ...
عشــق
جنسش عادت نیست ...
شناختَـستُ مِهری عجیب !
و انگار خدا مرا برای تو مهربان تر کرده است ...
انگار دلش نمی آمده تو را اذیت کنم و خوب ترم کرده ...
و انقدر دوووست میدارم این خوب شدن های ناخوداگاهم برای تو را ...
راضی ترینم به رضای تو ...
دعا نوشت :
خدایا ظرفِمان را از مِـهر خودت و اهلت و دوست دارانت , آنچنان پـُر کن ...
که نیازی به مــِهرِ غیر نباشد !
آمیـــن
هوالسکوت ُ سخن ترین
.
گاهی حرف ها داریُ آغاز نمی دانی ...
آغاز که هیچ , حتا پایان هم نمیدانی !
حتا نمیدانی گفتنَش بهترست یا نگفتنَش !
.
ذهنت شلوغ ترین و پرترافیک ترین خیابان تهران را هم رد کرده ...
گاهی اصلن نمیدانی کجا آرام می شوی ...
قرآن باز میکنی ...
همین !
.
غُر نوشت : پول که داشته باشی , با سلیقه بودنو میشه یاد گرفت !
اما بدون پول کلی سلیقه هم داشته باشی به درد عمّت میخوره !
پراز ایده و جیب خالی :خط
هنوز هستند بعضی آدم هایی که بلدند خوشحالت کنند ...
که بلدند کشف کنند چه چیزهایی دوست داری
هرچند برای آدم سرخوشی مثله من دوست داشتنی ها بسیارند ...
سوپرایزه هدی طوری بود :)
همین چند روز پیش باهم حرفش را زدیم که چقد این روسریه قشنگه !
قرار شد باهم سفارش بدیم ...
سرماه که حقوق گرفتیم !
ولی اون پیش دستی کرد برای خوشحال کرذن من و بهانه تراشید که سالگردتون بود :)
اینجور آدما و السابقون السابقونن !
.
خدایا دوست ترشون بــِدار لطفن و مارو ازونا کن ... آمیــــــــــــــن